اقتصاد
هاجر مصطفایی؛ مرتضی سامتی
چکیده
با توجه به مشکلات و بیماریهای ناشی از آلودگی آلایندهها، که بهعلت وجود مراکز صنعتی در شهرهاست، در نظرگرفتن راهحلهایی، نظیر وضع مالیات بر آلایندهها، از سوی دولتمردان ضروری است. مالیات سبز یکی از مؤثرترین ابزارهای سیاستهای مالی به شمار میرود که دولتمردان میتوانند بهواسطۀ آن، سمتوسوی لازم را، در جهت توسعۀ پایدار، ...
بیشتر
با توجه به مشکلات و بیماریهای ناشی از آلودگی آلایندهها، که بهعلت وجود مراکز صنعتی در شهرهاست، در نظرگرفتن راهحلهایی، نظیر وضع مالیات بر آلایندهها، از سوی دولتمردان ضروری است. مالیات سبز یکی از مؤثرترین ابزارهای سیاستهای مالی به شمار میرود که دولتمردان میتوانند بهواسطۀ آن، سمتوسوی لازم را، در جهت توسعۀ پایدار، به فعالیتها و جریانات اقتصادی و اجتماعی شهر ببخشند. نرخ مالیات سبز هزینهای زیستمحیطی است که از شرکتها برای انتشار آلودگی دریافت میشود. این نوع مالیات نقش آشکاری در کنترل صنایع آلاینده و در نتیجه تعیین عملکرد محیطزیستی آنها در شهر دارد. بااینوجود، در شهرهای آلودۀ کشور، مدیریت شهری به این مالیات توجه چندانی ندارد. ازسویدیگر نهادگرایان اقتصادی، به رابطۀ میان رشد فعالیتهای اقتصادی با نوع نهادهای سیاسی و اقتصادی حاکم تأکید کردهاند. براین اساس در این مقاله با استفاده از نظریهبازی، انگیزههای متفاوت دولتمردان در تعیین مالیات سبز بررسی میشود. ابزار سیاستگذاری آنان، تعیین نرخ مالیات سبز و واکنش صنایع آلاینده در انتخاب سطح سرمایهگذاری نشاندهندۀ حجم آلایندگی ایجادشده خواهد بود. براساس نتایج، با فرض استقلال صنایع آلاینده از دولت، دولتمردان با انگیزۀ حداکثرسازی درآمد، بهدنبال تعیین نرخ مالیات سبز بهینهاند. اما با فرضِ داشتن منافع اقتصادی این صنایع برای دولت، آنها تمایل دارند نرخ مالیات سبز را کمتر از مقدار بهینه قرار دهند. چنین نرخی موجب افزایش سطح سرمایهگذاری صنایع آلاینده و سطح آلایندگی ناشی از آن برای شهرهای همجوار میشود. بنابراین، دولتمردان برخورد دوگانهای با صنایع آلایندۀ بخش خصوصی و دولتی در پیش میگیرند. طبقهبندی JEL: .P48 .C73 .H21 .O43