مطالعات شهری
هادی فرهنگدوست؛ تکتم حنایی؛ هیرو فرکیش
چکیده
رابطهشناسی بین آنچه شهر از محیط دریافت کرده، با آنچه جغرافیای محیطی را برحسب ظرفیت درونی (استقرار شهری) و نقشهای عملکردی آن (سکونت شهری) به محیط شهری تبدیل میکند، باعث شکلگیری شاخص «ظرفیتهای فضایی» مطلوب میشود. هدف این پژوهش، بازشناسی و تثبیت مفهومی عوامل سازندۀ مقر شهری از دیدگاه ظرفیتهای مکان و مکانیت شهری است. دستیابی ...
بیشتر
رابطهشناسی بین آنچه شهر از محیط دریافت کرده، با آنچه جغرافیای محیطی را برحسب ظرفیت درونی (استقرار شهری) و نقشهای عملکردی آن (سکونت شهری) به محیط شهری تبدیل میکند، باعث شکلگیری شاخص «ظرفیتهای فضایی» مطلوب میشود. هدف این پژوهش، بازشناسی و تثبیت مفهومی عوامل سازندۀ مقر شهری از دیدگاه ظرفیتهای مکان و مکانیت شهری است. دستیابی به این هدف، با بهرهگیری از روش تحلیلی-تطبیقی، بهمنظور مقایسۀ مکاتب موجود، برای تدوین نظریهای برای بازشناسی مفهوم مقر شهری بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای سازندۀ مقر شهری در سه دستة ایستا، فعال و عملگر قابلشناسایی است و در تمامی مراحل چرخۀ حیات شهری، موجب تعریفشدگی ظرفیتهای محیطی و جغرافیایی شهرها در قالب مفهوم مقر شهری میشوند. بازشناسی و بسط مفهومی مؤلفههای سازندۀ مقر شهری با تأکید بر تفکیک مفهومی آن از سایر مفاهیم مشابه شهرسازی، همچنین تأکید بر هماهنگی بین ابعاد مختلف مکان و مکانیت شهر مهمترین نکات برجستۀ این پژوهش است. مداخلههای انسانی در ظرفیتهای محیطی شهرها موجب ایجاد تفاوت در ظرفیتهای مقر شهری موجود، با ظرفیتهای قابلدسترس، و تغییر مؤلفههای مقر شهری میشود. زیرا ظرفیتهای شهری، بیش از هر عاملی از جغرافیای شهری و اجتماعی، با ظرفیتهای وجودی و واقعیتهای محیطی مرتبطاند. در نتیجه میتوان بیان کرد که برای پایداری مکان و مکانیت شهرها، باید از طریق سازماندهی مؤلفههای مقر شهری اقدام کرد.