جامعهشناسی شهری
نسرین قلانی؛ زهرا براتی؛ مصطفی سعیدی
چکیده
بیتفاوتی به معنای عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار است. طی این فرآیند فرد از دیگران، سیستم یا عقیدۀ خاصی فاصله میگیرد. در واقع بیتفاوتی اجتماعی یعنی عدم درگیری فرد در حیات اجتماعی. مقالۀ حاضر با هدف سنجش بیتفاوتی اجتماعی بهدنبال تأثیر آن بر میزان مشارکت شهری در ابعاد اجتماعی و عمرانی در بین شهروندان شهرستان میمه است. ...
بیشتر
بیتفاوتی به معنای عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار است. طی این فرآیند فرد از دیگران، سیستم یا عقیدۀ خاصی فاصله میگیرد. در واقع بیتفاوتی اجتماعی یعنی عدم درگیری فرد در حیات اجتماعی. مقالۀ حاضر با هدف سنجش بیتفاوتی اجتماعی بهدنبال تأثیر آن بر میزان مشارکت شهری در ابعاد اجتماعی و عمرانی در بین شهروندان شهرستان میمه است. بنابراین، در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن متغیرهایی مثل توجه به زیبایی شهری، اعتماد به مسئولان در طراحی شهری، نوسازی و مشارکت محلی و دولتی به سنجش آن پرداخته و از لحاظ روششناسی، از روش پیمایشی و از ابزار محققساخته استفاده کردهایم. نمونۀ آماری این پژوهش به لحاظ روش نمونهگیری در دو مرحلۀ خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده در پنج محله، در بین چهارصد نفر از شهروندان 18 تا 64 سال شهرستان میمه، در سالهای 1398 تا 1399، اجرا شده است. نتایج حاصل از ترکیب گویهها درخصوص میزان بیتفاوتی اجتماعی، حاکی از این است که میزان بیتفاوتی در بین اکثر پاسخگویان 52 درصد، در حد متوسط، ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین متغیر بیتفاوتی اجتماعی و میزان مشارکت اجتماعی رابطه وجود دارد. تفاوت در میزان مشارکت اجتماعی و مشارکت عمرانی در بین محلات تأیید شده است و بیتفاوتی اجتماعی در بین شهروندان در سطح محلات متفاوت است.
فرشاد طهماسبی زاده
چکیده
برنامه ریزی محله محور با رویکردی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور مبتنی بر تطبیق برنامهها و طرحها با نیازها و خواستههای ساکنین محلههای شهر است، تحقق آن وابسته به مشارکت شهروندان در سطح محلهها است، اما در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران مشارکت با محدودیتهایی مواجه است این پژوهش برآن است تا عوامل تسهیل کننده و محدود کننده ...
بیشتر
برنامه ریزی محله محور با رویکردی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور مبتنی بر تطبیق برنامهها و طرحها با نیازها و خواستههای ساکنین محلههای شهر است، تحقق آن وابسته به مشارکت شهروندان در سطح محلهها است، اما در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران مشارکت با محدودیتهایی مواجه است این پژوهش برآن است تا عوامل تسهیل کننده و محدود کننده مشارکت شهروندان در برنامه ریزی محله محور را به صورت موردی در شهر اصفهان بررسی نماید. براساس هدف پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت روش از نوع توصیفی- موردی و تحلیلی است در گردآوری دادهها از روش اسنادی و میدانی به شکل پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری فریدمن و آزمون تی تک نمونهای و تحلیل خوشهای در نرم افزار spss استفاده شده است یافتههای پژوهش نشان می دهد از جمله عوامل محدودکننده در مشارکت محله محور مشخص نبودن جایگاه مشارکت کنندگان در ساختار مدیریت شهری، بیتوجهی مدیریت شهری به مشارکت، عدم اعتقاد مدیران و مسئولین شهری به مشارکت، تأثیرپذیری مدیریت شهری از تصمیمات کلان کشوری و استانی از مهمترین عوامل محدودکننده مشارکت در برنامه ریزی محله محور اصفهان است. ایجاد ساختار مدیریت واحد شهری، سود آور کردن مشارکت و بکارگیری الگوی تأثیرگذاری مستقیم مشارکت مردمی در مدیریت شهری از عوامل تسهیل کننده مشارکت در برنامه ریزی محله محور اصفهان است.