مقاله پژوهشی
مطالعات شهری
محمود قلعه نویی
چکیده
مفاهیمی چون گسست تاریخی، کارکردگرایی، سبک بینالملل و استانداردسازی همگی از ویژگیهای مدرنیزم است. با پیدایش پست مدرنیزم، لزوم توجه به زمینه در ابعاد مختلف از سوی اندیشمندانی از حوزههای مختلف همچون تاریخ، فرهنگ، فلسفه، زبان، محیط زیست، روانشناسی و پدیدارشناسی مورد تأکید قرار گرفت؛ اما زمینه گرایی در شهر، فضا و بهطور کلی محیط ...
بیشتر
مفاهیمی چون گسست تاریخی، کارکردگرایی، سبک بینالملل و استانداردسازی همگی از ویژگیهای مدرنیزم است. با پیدایش پست مدرنیزم، لزوم توجه به زمینه در ابعاد مختلف از سوی اندیشمندانی از حوزههای مختلف همچون تاریخ، فرهنگ، فلسفه، زبان، محیط زیست، روانشناسی و پدیدارشناسی مورد تأکید قرار گرفت؛ اما زمینه گرایی در شهر، فضا و بهطور کلی محیط مصنوع، نیاز به بازشناسی موشکافانه تری بهویژه در ارتباط با حوزه هایی چون نشانه شناسی، معناگرایی و ساختارگرایی و نیز رویکردهایی چون سنت گرایی و بوم گرایی که چهارچوبهای نظری آن را ایجاد نموده اند، دارد. با توجه به خاستگاههای گوناگون، بازگشت به زمینه گرایی از سالهای 1960 تاکنون با دگرگونیهایی در نگرش، ابعاد، اصول و روشها همراه بوده است. پژوهش حاضر با مروری بر اندیشه های تأثیرگذار بر زمینه گرایی در شهرسازی و معماری، به دنبال شناخت تأثیر جنبش ها، رویکردها و پارادایم های گوناگون در حوزههای مختلف در بازه زمانی 1960 تاکنون میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی بوده و با تشریح اندیشههای صاحبنظران زمینه گرایی در رشته معماری و شهرسازی و نیز رشتههای مرتبط و پیشرویی همچون فلسفه و زبانشناسی که آبشخور اندیشههای این دو رشته اند، سه گروه اصلی و متمایز را دسته بندی مینماید. از سه دسته شناسایی شده، دسته نخست که بیشتر تحت تأثیر فلسفه و زبانشناسی اندیشمندان فرانسوی هستند؛ دسته دوم که تمـرکز بیشتری بر روی تاریـخ، فرهنگ، سنت گرایی، بوم گرایی و توده گرایی دارد و دسته سوم که با توجه به تاریخ، سنت، فرهنگ بومی و بوم گرایی، تلاش در همزیستی با محیط زیست داشته و در راستای همگرایی با اصول توسعه پایدار تلاش کرده است.
فرشاد طهماسبی زاده؛ آزاده وسیلی
چکیده
پل عابر پیاده در دهههای اخیر در سامانه حمل و نقل شهرهای ایران بهعنوان تسهیلات حرکتی عابرین بهعنوان یک گزینه جدی مطرح و استفاده شده است. این پژوهش بر آن است تا وضعیت استفاده از پلهای عابر پیاده را از دیدگاه شهروندان در منطقه 7 شهر اصفهان مطالعه نماید. این پژوهش از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت روش از نوع توصیفی – موردی و تحلیلی ...
بیشتر
پل عابر پیاده در دهههای اخیر در سامانه حمل و نقل شهرهای ایران بهعنوان تسهیلات حرکتی عابرین بهعنوان یک گزینه جدی مطرح و استفاده شده است. این پژوهش بر آن است تا وضعیت استفاده از پلهای عابر پیاده را از دیدگاه شهروندان در منطقه 7 شهر اصفهان مطالعه نماید. این پژوهش از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت روش از نوع توصیفی – موردی و تحلیلی است. در گردآوری دادهها از روش میدانی به شکل پرسشنامه و در تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون تی تکنمونهای، آزمون یک دنباله راست میانگین و یک دنباله چپ میانگین در نرم افزار spss استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد پلهای عابر پیاده منطقه 7 شهر اصفهان از نظر مکان یابی و جانمایی، طراحی و منظر شهری، هندسه و کارکرد، زیبایی شناختی و تعدادی از شاخصهای امنیت در وضعیت نامطلوب قرار دارند. بهطور کلی از نظر کاربران، توجه به انسانمحوری در ابعاد سختافزاری و نرمافزاری پلهای عابر منجر به استفاده بهینه عابرین از این تسهیلات میگردد.
مطالعات شهری
الهام قاسمی؛ سید مهدی خاتمی؛ مهدی مطیع؛ محمدرضا پورجعفر
چکیده
مدرنیسم در پیشرفت زندگی بشر در ابعاد فناورانه نقش مهمی ایفا کرده، اما نگاه صرف مادیگرایانه آن، شهرها و فضاهای شهری را با چالشهای اساسی در زمینههای اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و معنوی (ابعاد غیرمادی وجود انسان) روبرو کرده است؛ بنابراین توجه به کیفیت معنویت در ساخت و سنجش فضاهای شهری گام مهمی در مقابله با این چالشهاست. ازاینرو ...
بیشتر
مدرنیسم در پیشرفت زندگی بشر در ابعاد فناورانه نقش مهمی ایفا کرده، اما نگاه صرف مادیگرایانه آن، شهرها و فضاهای شهری را با چالشهای اساسی در زمینههای اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و معنوی (ابعاد غیرمادی وجود انسان) روبرو کرده است؛ بنابراین توجه به کیفیت معنویت در ساخت و سنجش فضاهای شهری گام مهمی در مقابله با این چالشهاست. ازاینرو هدف این پژوهش فهم ابعاد کیفیت معنویت در فضاهایشهری و سنجش آن در برخی فضاهایشهری اصفهان است. در بخش کیفی بهوسیله مرور سیستماتیک، ادبیات موضوع تبیین شدهاست. در بخش کمی، آرای دو گروه نخبگان (51 نفر) و شهروندان (400 نفر) بهمنظور رتبه بندی ادراک معنویت از 22 فضای منتخب شهر اصفهان بر اساس مقیاس لیکرت بهوسیله پرسشنامه بررسی شده و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ادراک معنویت و از تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه ادراک حس معنویت در گروه پاسخ دهنده استفاده شدهاست. بر اساس امتیازات دو گروه اساتید و شهروندان به میزان معنویت در فضاهای شهری اصفهان، مسجد جامع بیشترین و بازارچه حسن آباد کمترین امتیاز را کسب نمودهاند. همچنین از بین گونههای فضا، «آرامستان» بالاترین امتیاز را در برخورداری از معنویت دریافت کردهاست. از این رو دو آرامستان مهم اصفهان، آرامستان تخت فولاد (آرامستان عمومی و آرامستان مشاهیر دینی و فرهنگی) و گلستان شهدا بهعنوان نمونههای مورد مطالعه جهت انجام مصاحبههای عمیق با شهروندان (21 نفر) انتخاب و مصاحبهها بهوسیله تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که سکوت، خلوت، آرامش، معماری اسلامی بناها و بقعهها، تلفیق طبیعت و عناصر طبیعی با آرامستان، نمایانی آسمان و وسعت محدوده؛ و نیز ابعاد ذهنی فضا اعم از حس ذکر، حس جدایی از دنیا، اتصال با اولیای الهی و بزرگان دینی از مهمترین عوامل ایجاد معنویت در این آرامستان هاست.
سیما خالقیان؛ شیما قندهاری
چکیده
امروزه به دلایل گوناگونی ضوابط جدید برای تقسیم بندی محلات مورد استفاده قرارگرفته که تا حد قابل توجهی متفاوت از تقسیم بندی های تاریخی این محلات است. در این میان شناخت دقیق عوامل و عناصری که موجب تمیز و تعیین این محدوده های شهری گردد، ضروری به نظر می رسد. برای نیل به محله بندی مطلوب شهری، رعایت نکات کمّی شهرسازی لازم است اما رعایت نظر ...
بیشتر
امروزه به دلایل گوناگونی ضوابط جدید برای تقسیم بندی محلات مورد استفاده قرارگرفته که تا حد قابل توجهی متفاوت از تقسیم بندی های تاریخی این محلات است. در این میان شناخت دقیق عوامل و عناصری که موجب تمیز و تعیین این محدوده های شهری گردد، ضروری به نظر می رسد. برای نیل به محله بندی مطلوب شهری، رعایت نکات کمّی شهرسازی لازم است اما رعایت نظر مردم نسبت به محله خود و مرزهای محله نیز از اهمیت خاصّی برخوردار است. محلات تاریخی درگذشته دارای حدود مشخصی بوده اما این حدود با موانع کالبدی و حصارهای امروزی مشخص نم یشده است؛ بلکه عوامل مختلف طبیعی و یا گذرها، کوی ها نشانههای محلی آن را نشان می داده است. از طرف دیگر، آگاهی ساکنان و میزان تعلق آنان به محله در کنار سایر عوامل اجتماعی و محیطی، نه تنها هویت محله را شکل می داد؛ بلکه محدوده آن را هم معلوم می کرد. هدف از نگارش این مقاله، شناخت شاخص ها و معیارهای تقسیم بندی محله های تاریخی در شهر اصفهان و تعیین عوامل اثرگذار بر تقسیم بندی محل های با استفاده از اسناد، مدارک و گفته های ساکنان محل می باشد. نتایج حاصل از مصاحبه حضوری با نوزده نفر از اهالی مطلع و حاضر در محلات به تدوین دو دستۀ کلی عوامل طبیعی و مصنوع (که خود به دو گونۀ محیطی و اجتماعی تفکیک شد) منجر گردید؛ که در این نوشتار با ذکر نمونۀ موردی برای هر عامل به تشریح آن پرداخته خواهد شد.
فروغ مدنی اصفهانی؛ احد نژاد ابراهیمی
چکیده
عوامل طبیعی از مهمترین عناصر شکل دهنده و حیات بخش به شهر است که در این میان آب و نحوه تأمین و استفاده ازآن در ایجاد و شکوفایی شهر نقش مهمی دارد. با توجه به قرارگیری سطح وسیعی از کشور ایران در اقلیم گرم و خشک، وجود آب و جلوه های گوناگون آن در شهر اصفهان یکی از عوامل ترغیب کننده شاه عباس برای انتخاب این شهر به عنوان پایتخت بود. زاینده رود ...
بیشتر
عوامل طبیعی از مهمترین عناصر شکل دهنده و حیات بخش به شهر است که در این میان آب و نحوه تأمین و استفاده ازآن در ایجاد و شکوفایی شهر نقش مهمی دارد. با توجه به قرارگیری سطح وسیعی از کشور ایران در اقلیم گرم و خشک، وجود آب و جلوه های گوناگون آن در شهر اصفهان یکی از عوامل ترغیب کننده شاه عباس برای انتخاب این شهر به عنوان پایتخت بود. زاینده رود و شبکه های آبرسانی منشعب از آن از ابتدای شکل گیری شهر تأثیر بسزایی در ساختار کالبدی، کارکردی و نظام معنایی آن داشته و در کنار نقش های متفاوتی که در کشاورزی و آبرسانی ایفا نموده با تحت پوشش قرار دادن کل شهر، کیفیت زیست محیطی را ارتقا داده و باعث ایجاد مکانی پایدار در ساختار شهری گشته است. آنچه که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد بررسی نقش آب و مظاهر آن در نظام های کالبدی، عملکردی، زیست محیطی و به خصوص در نظام معنایی شهر دوران صفوی می باشد که منجر به شکل گیری یک باغ شهر گردیده است. بدین منظور ابتدا به بررسی متون تاریخی و سفرنامه های به جا مانده از دوره صفوی و مبانی نظری مکتب شهرسازی اصفهان برای دستیابی به مظاهر و نقش های متفاوتی که آب در ساختار شهر و زندگی مردم آن دوره داشته پرداخته شد. سپس با بررسی تطبیقی مؤلفه های مکان پایدار این نتیجه به دست آمد که طراحی و به کارگیری عنصر آب در اصفهان صفوی باعث بالا رفتن برخی شاخص های پایداری و همین طور ارتقاء کیفیت های سازنده فضاهای شهری ودر نهایت بستری برای ایجاد مکانی پایدار گردیده است.
مریم کریمی آذر؛ مهری شاهزیدی
چکیده
هویت محلهای را میتوان تحت تأثیر دو نوع عامل دانست: عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی یا اجتماعی. هر یک از این عوامل، تأثیر منحصربهفرد خود را بر هویت یک مکان یا یک محله دارند. درک ارتباط این عناصر و میزان تأثیر آنها میتواند به برنامهریزی موثرتری در جهت ارتقای هویت یک محله بیانجامد. هدف اصلی این پژوهش فراهم کردن درکی عمیقتر از ...
بیشتر
هویت محلهای را میتوان تحت تأثیر دو نوع عامل دانست: عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی یا اجتماعی. هر یک از این عوامل، تأثیر منحصربهفرد خود را بر هویت یک مکان یا یک محله دارند. درک ارتباط این عناصر و میزان تأثیر آنها میتواند به برنامهریزی موثرتری در جهت ارتقای هویت یک محله بیانجامد. هدف اصلی این پژوهش فراهم کردن درکی عمیقتر از تأثیر عوامل کالبدی و غیرکالبدی بر هویت محله است. بااینحال، امکان مطالعه تمامی عوامل تأثیرگذار در این پژوهش وجود ندارد. ازاینرو، عواملی در پژوهش وارد شدند که در طی کاوشهای میدانی مشخص شد که عواملی چالشبرانگیز در محله هستند. این عوامل عبارتاند از: «روابط همسایگی و امنیت بهعنوان عوامل غیرکالبدی، منظر محله، ایمنی و دسترسی به خدمات بهعنوان عوامل کالبدی». این پژوهش بر مبنای تحلیل کمی 100 پرسشنامه با استفاده از نرمافزار SmartPLS انجام شده است. تعداد نمونه نیز بر مبنای فرمول کوکران تعیین شده است. درنهایت، یافتههای این پژوهش نشان میدهد همه این عوامل، به جز عامل ایمنی، تاثیر معناداری بر هویت محلهای دارند.