مقاله پژوهشی
سولماز دری سده
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
توانمندسازی در مناطق روستایی میتواند تغییراتی را در دانستنیهای روستائیان، نگرش و عواطف و در نحوه انجام کار آنها ایجاد کند. توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار بهحساب میآید، بهگونهای که دستیابی به توسـعه پایـدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. معنای واقعی توانمندسازی ...
بیشتر
چکیده
توانمندسازی در مناطق روستایی میتواند تغییراتی را در دانستنیهای روستائیان، نگرش و عواطف و در نحوه انجام کار آنها ایجاد کند. توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار بهحساب میآید، بهگونهای که دستیابی به توسـعه پایـدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. معنای واقعی توانمندسازی جوامع روستایی را میتوان بهعنوان فرایند افزایش ظرفیت استفاده از استقلال هر فرد برای استفاده از منابع محلی به روشی مولد و خلاق در جامعه روستایی درک کرد. هر تلاش توسعهای جامعه، مبتنی بر منابع محلی باید جهت حمایت از منافع کاهش فقر در گونه-های مختلف مناطق روستایی باشد. لذا برای توسعه پایدار و پیشرفت مناطق محلی باید به توانمندیها، استعدادها و قابلیت-های این جوامع و بهرهگیری از منابع طبیعی، اجتماعی و تکنولوژی پیشرفته اهتمام ویژهای شود تا در جهت شکوفایی جامعه و در مسیر رسیدن به توسعه پایدار گام برداریم. در همین راستا این مطالعه با هدف تدوین استراتژیهای مدیریت توانمندسازی روستایی بر اساس توسعه پایدار انجامشده است. این مقاله با روش تحلیـل محتـوای کیفـی منابـع، دربـاره موضـوع انجامشده است. دادههـای مورد نیاز با روش اسـنادی جمعآوری شده است و از طریق تأمل مجدد در تحقیقات و نظریهپردازیهای انجـام گرفتـه پیشـین و فرا ترکیـب آن، به معرفی پیشینه توانمندسازی و دنبال کردن خط سیر تحقیقات پیرامون بهضرورت توانمندسازی با رویکرد به توسعه پایدار فضایی روستایی پرداخته است.
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، متأثر از سیاستها و برنامهریزیهاست، برنامهریزان را بر آن داشته است که تکنیکها و روشهایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبهبندی مناطق، بتوانند به شناخت و تحلیل یا عوامل نابرابریها و تفاوتهای منطقهای دست یابند. هدف مقاله حاضر تعیین جایگاه استانهای ایران ازنظر سطح توسعه با استفاده از مدل Vikor است. با توجه به اهمیت شاخصها و همچنین محدودیت دسترسی به آنها، 40 متغیر که شامل شاخصهای کشاورزی (6 مورد)، صنعتی (3 مورد)، آموزشی (9 مورد)، فرهنگی و اجتماعی (6 مورد)، بهداشتی و درمانی (8 مورد)، اقتصادی (1 مورد) و شاخصهای زیربنایی (7 مورد) را که از سالنامه آماری کشور گردآوری شده، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بر اساس محاسبات انجام شده، به ترتیب استانهای قم، چهارمحال و بختیاری و سمنان با ضریب Qi 088/0، 444/0 و 450/0 رتبههای اول تا سوم از نظر سطح توسعه یافتگی را دارا میباشند. همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی، 1 استان توسعه یافته، 19 استان درحالتوسعه و 10 استان نیز توسعه نیافته میباشند.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا وارثی؛ فضل الله کریمی قطب آبادی؛ مرجان شفیعی؛ فاطمه قاسمی الوری
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای ...
بیشتر
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، متأثر از سیاستها و برنامهریزیهاست، برنامهریزان را بر آن داشته است که تکنیکها و روشهایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبهبندی مناطق، بتوانند به شناخت و تحلیل یا عوامل نابرابریها و تفاوتهای منطقهای دست یابند. هدف مقاله حاضر تعیین جایگاه استانهای ایران ازنظر سطح توسعه با استفاده از مدل Vikor است. با توجه به اهمیت شاخصها و همچنین محدودیت دسترسی به آنها، 40 متغیر که شامل شاخصهای کشاورزی (6 مورد)، صنعتی (3 مورد)، آموزشی (9 مورد)، فرهنگی و اجتماعی (6 مورد)، بهداشتی و درمانی (8 مورد)، اقتصادی (1 مورد) و شاخصهای زیربنایی (7 مورد) را که از سالنامه آماری کشور گردآوری شده، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بر اساس محاسبات انجام شده، به ترتیب استانهای قم، چهارمحال و بختیاری و سمنان با ضریب Qi 088/0، 444/0 و 450/0 رتبههای اول تا سوم از نظر سطح توسعه یافتگی را دارا میباشند. همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی، 1 استان توسعه یافته، 19 استان درحالتوسعه و 10 استان نیز توسعه نیافته میباشند.
مقاله پژوهشی
گیتی صلاحی اصفهانی
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
یکپارچهسازی اراضی در گرو شناخت تابآوری و برنامهریزی برای اقتصاد روستا است. بسیاری از اراضی که دستخوش یکپارچهسازی شدهاند در اثر عدم تابآوری مناسب با شکست مواجه میشوند. در این راستا این مقاله با هدف کاربردی و روش توصیفی- پیمایشی به بررسی تابآوری اقتصادی بهرهبرداران در یکپارچهسازی اراضی در بخش نوبران شهرستان ...
بیشتر
چکیده
یکپارچهسازی اراضی در گرو شناخت تابآوری و برنامهریزی برای اقتصاد روستا است. بسیاری از اراضی که دستخوش یکپارچهسازی شدهاند در اثر عدم تابآوری مناسب با شکست مواجه میشوند. در این راستا این مقاله با هدف کاربردی و روش توصیفی- پیمایشی به بررسی تابآوری اقتصادی بهرهبرداران در یکپارچهسازی اراضی در بخش نوبران شهرستان ساوه و در روستای گوزلدره پرداخته است. ابزار پژوهش (به تعداد 50 نفر بهرهبردار در یکپارچهسازی) پرسشنامه، مصاحبه و برگزاری کارگاههای مشارکتی است که با استفاده از مقیاس تابآوری کانر-دیویدسون (CD-Risc) و مقیاس یکپارچهسازی اراضی طراحی و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 6 عامل امکان استفاده از ماشینآلات کشاورزی، کاهش هزینهها، افزایش ارزش زمین، افزایش راندمان تولید، تنوع محصول و گسترش سطح زیر کشت در مجموع درصد واریانس سازه تابآوری اقتصادی یکپارچهسازی اراضی روستایی را تبیین کردهاند. نتایج نشان میدهند که اتخاذ رویکرد یکپارچهسازی اراضی منجر به تابآوری بیشتر خانوارهای روستایی شده است.
مقاله پژوهشی
خدیجه کریمی؛ پرستو دارویی
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
حیات هر شهری خصوصاً کلانشهرها به فضاهای پیرامونی خود وابسته است و در این میان زمینهای کشاورزی و روستاها از عوامل مهم در گسترش و توسعه شهری محسوب میشوند. روستاها و زمینهای کشاورزی در نتیجه گسترش شهرها تهدید میشوند. در این ارتباط، روستاها همراه با زمینهای کشاورزی و باغهای اطراف شهر ارومیه نیز از این تغییرات بر کنار ...
بیشتر
حیات هر شهری خصوصاً کلانشهرها به فضاهای پیرامونی خود وابسته است و در این میان زمینهای کشاورزی و روستاها از عوامل مهم در گسترش و توسعه شهری محسوب میشوند. روستاها و زمینهای کشاورزی در نتیجه گسترش شهرها تهدید میشوند. در این ارتباط، روستاها همراه با زمینهای کشاورزی و باغهای اطراف شهر ارومیه نیز از این تغییرات بر کنار نمانده و با گسترش شهر تغییر کاربری دادهاند. این پژوهش بر آن است تا تغییرات کالبدی- فضایی روستاهای واقع در حریم شهر ارومیه را در اثر گسترش شهر ارومیه بررسی نماید. این پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی میباشد. دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر، تحلیل نقشهها و تصاویر ماهوارهای و استفاده از اسناد، کتب مرتبط با موضوع و سازمانهای مرتبط جمع آوری گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که همراه با گسترش شهر ارومیه، روستاهای حریم آن با واقع شدن در گوشهای از شهر و البته خارج از محدوده تعیین شده شهری و ارزان بودن زمین به مقصد اصلی مهاجران تبدیل شده و کشاورزان با بالا رفتن قیمت زمین، دست از زراعت برداشته و با تغییر کاربری اراضی زراعی به شغلهای غیر کشاورزی رو آوردهاند. در نتیجه جمعیت این روستاها در مقایسه با سایر روستاها و نوع رابطه با زمین تغییراتی داشته است و این روند هم چنان ادامه دارد.
مقاله پژوهشی
مهدی خداداد؛ رویا زارع قلعه سیدی؛ اعظم مرادی
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
کیفیت زندگی یکی از مهمترین مسائل پیش روی جهان و از مباحث اساسی در تکوین سیاستگذاری اجتماعی محسوب می-شود که موضوعاتی چون رفاه، کیفیت، سلامت زندگی، نیازهای اساسی زندگی روبه رشد و رضایتبخش، فقر و مطرودیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، نوعدوستی و از خود گذشتگی در میان اجتماع را در بر میگیرد. کیفیت زندگی مردم به عوامل زیادی ...
بیشتر
چکیده
کیفیت زندگی یکی از مهمترین مسائل پیش روی جهان و از مباحث اساسی در تکوین سیاستگذاری اجتماعی محسوب می-شود که موضوعاتی چون رفاه، کیفیت، سلامت زندگی، نیازهای اساسی زندگی روبه رشد و رضایتبخش، فقر و مطرودیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، نوعدوستی و از خود گذشتگی در میان اجتماع را در بر میگیرد. کیفیت زندگی مردم به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی همچون آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت و غیره وابسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف سطحبندی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی از لحاظ شاخصهای کفیت زندگی با استفاده از تکنیک جدید و دقیق تشخیص نسبی مرکب (Copras) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات و دادهها بهصورت کتابخانهای و اسنادی میباشد. جامعه آماری تحقیق 20 شهرستان استان آذربایجانشرقی و شاخصهای مورد بررسی، 20 شاخص ارائه شده از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان آذربایجانشرقی است و از آخرین دادههای سالنامه آماری استان گلستان در سال 1394 هجری شمسی برای تحلیل استفاده شده است. جهت محاسبات آماری و ترسیم نمودارها و نقشهها نیز از محیـط نرمافزاری Excel و 9.3 Arc GIS استفاده شده است. دادههای تحقیق به روش اسنادی و میدانی جمعآوری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین شهرستانهای استان از لحاظ برخورداری از شاخصهای کیفیت زندگی اختلاف قابل ملاحظهای وجود دارد. از این رو سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه استان بایستی بهترین راهبردها را در جهت ارتقاء شاخصهای کیفیت زندگی در بین شهرستانهای استان آذربایجان شرقی در اولویت کار خود قرار دهند.
مقاله پژوهشی
علی شفیعی دارافشانی؛ رضا مختاری ملک آبادی
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
معلولیت، بهمثابه پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمامی کشورها با آن مواجهاند. تأمین نیازهای دسترسی معلولان مستلزم بهکارگیری تمهیدات ویژهای است، چرا که تأمین دسترسی و فرصتهای برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی است. هدف از این مقاله بازتعریف محتوایی سیستم برنامهریزی شهری بر پایه تحلیل انتقادی فضای ...
بیشتر
معلولیت، بهمثابه پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمامی کشورها با آن مواجهاند. تأمین نیازهای دسترسی معلولان مستلزم بهکارگیری تمهیدات ویژهای است، چرا که تأمین دسترسی و فرصتهای برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی است. هدف از این مقاله بازتعریف محتوایی سیستم برنامهریزی شهری بر پایه تحلیل انتقادی فضای شهری اصفهان از دید معلولین و ارائه توصیههای عملی برای بهبود شرایط اجتماعی، فضایی و فیزیکی شهرها به نفع افراد معلول جسمی میباشد. به این ترتیب محقق در پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که مدل تشکیل یافته از مؤلفههای مورد انتقاد فضای شهری اصفهان از دید معلولین به چه صورت میباشد و این مدل چه میزان اعتبار دارد؟ نوع تحقیق در این پژوهش نوع توصیفی- تحلیلی است. در جمعآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانهای استفاده شده است. سپس عوامل داخلی و خارجی حاکم بر فضای شهری محدوده مزبور با استفاده از طیف لیکرت امتیازدهی و ارزیابی گردید. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافتهها از روش آمار استنباطی تحلیل مسیر و مدل سوات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل SWOT نشان میدهد که با در نظر گرفتن ماتریس داخلی و خارجی جایگاه وضعیت برنامهریزی در محدوده شماره IV قرار میگیرد؛ بنابراین راهبرد برنامهریزی راهبرد تدافعی است و ضرورت دارد اقدام مؤثری در مناسبسازی فضاهای شهری برای جانبازان و معلولین صورت گیرد.