مطالعات شهری
محمدرضا نقصان محمدی؛ سعیده هرندی زاده
چکیده
از بین رفتن آثار تاریخی شاخص و کاهش نشانههای ارزش تاریخی معابر، کاهش مطابقت ابنیۀ نوساز با تاریخ معماری شهرها و تداخل حرکتی سواره و پیاده از مشکلات بروزیافتۀ ناشی از خودرومداری در اغلب شهرهای تاریخی است. بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در این شهرها با توجه به محورهای شکلگرفته براساس عناصر تاریخی، شاخص، طبیعی و حرکت آهستۀ پیاده، ...
بیشتر
از بین رفتن آثار تاریخی شاخص و کاهش نشانههای ارزش تاریخی معابر، کاهش مطابقت ابنیۀ نوساز با تاریخ معماری شهرها و تداخل حرکتی سواره و پیاده از مشکلات بروزیافتۀ ناشی از خودرومداری در اغلب شهرهای تاریخی است. بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در این شهرها با توجه به محورهای شکلگرفته براساس عناصر تاریخی، شاخص، طبیعی و حرکت آهستۀ پیاده، گردشگری را تقویت خواهد کرد و زمینۀ جلوگیری از مشکلاتی مانند آلودگی هوا و تراکم ترافیک را در پی خواهد داشت. قرارگیری و اتصال مناسب محورهای تاریخی در شبکهای منسجم موجب بهبود کارکرد مسیر و پاسخگویی به نیاز پیاده در فضای شهر میشود. پژوهش حاضر با هدف تقویت رابطه و انسجام محورهای تاریخی با استفاده از ارتقای پتانسیلهای گردشگری و کیفیت پیادهمداری در ساختار تاریخی شهر صورت گرفته و در جستوجوی راهحلی برای کاهش معضلات در محلۀ مورد بررسی است. نوع پژوهش کاربردی است که با روش توصیفی، تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانهای صورت پذیرفته است. در بخش مبانی نظری نظرات نظریهپردازان مختلف در زمینۀ پیادهمداری، ساختار شهر و گردشگری بررسی و مؤلفهها و شاخصهای شبکۀ پیادهمدار گردشگری استخراج شده، سپس بهوسیلۀ تحلیل یکپارچۀ سوات و ابزار تحلیل شبکۀ شهری در نرمافزار راینو، شاخصهای دسترسی، جاذبه و مستقیم بودن در محدودۀ مطالعه، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. همچنین از ترکیب فرآیند طراحی شهری راهبردی و جامع در تدوین راهکارهای طراحی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکۀ شهری[1] نشاندهندۀ اهمیت کاربریها و دسترسی شبکۀ معابر در تعیین پتانسیلهای یک مکان بهمنظور طراحی محور پیادهمدار گردشگری است. ارتقای دو مفهوم پیادهمداری و گردشگری در ساختار تاریخی شهر توسط تقویت ابعاد و مؤلفههای مشترکی مانند اختلاط کاربری، پیوستگی، وجود عناصر طبیعی، دسترسی و سایر مؤلفه و شاخصهای درگیر، موجب تقویت ارتباط محورهای تاریخی با یکدیگر و آرامسازی در مکان تلاقی ساختار قدیم و جدید خواهد شد. تقویت کارکردهای سازگار موجود، ایجاد و تقویت پیوستگی مسیرهای یادمانی، احیای عنصر شاخص قلعه و تدوین ضوابط جدارهسازی ایرانی-اسلامی باعث تقویت ارزش کالبدی و تاریخی خواهد شد.
مطالعات شهری
محمود قلعه نویی
چکیده
مفاهیمی چون گسست تاریخی، کارکردگرایی، سبک بینالملل و استانداردسازی همگی از ویژگیهای مدرنیزم است. با پیدایش پست مدرنیزم، لزوم توجه به زمینه در ابعاد مختلف از سوی اندیشمندانی از حوزههای مختلف همچون تاریخ، فرهنگ، فلسفه، زبان، محیط زیست، روانشناسی و پدیدارشناسی مورد تأکید قرار گرفت؛ اما زمینه گرایی در شهر، فضا و بهطور کلی محیط ...
بیشتر
مفاهیمی چون گسست تاریخی، کارکردگرایی، سبک بینالملل و استانداردسازی همگی از ویژگیهای مدرنیزم است. با پیدایش پست مدرنیزم، لزوم توجه به زمینه در ابعاد مختلف از سوی اندیشمندانی از حوزههای مختلف همچون تاریخ، فرهنگ، فلسفه، زبان، محیط زیست، روانشناسی و پدیدارشناسی مورد تأکید قرار گرفت؛ اما زمینه گرایی در شهر، فضا و بهطور کلی محیط مصنوع، نیاز به بازشناسی موشکافانه تری بهویژه در ارتباط با حوزه هایی چون نشانه شناسی، معناگرایی و ساختارگرایی و نیز رویکردهایی چون سنت گرایی و بوم گرایی که چهارچوبهای نظری آن را ایجاد نموده اند، دارد. با توجه به خاستگاههای گوناگون، بازگشت به زمینه گرایی از سالهای 1960 تاکنون با دگرگونیهایی در نگرش، ابعاد، اصول و روشها همراه بوده است. پژوهش حاضر با مروری بر اندیشه های تأثیرگذار بر زمینه گرایی در شهرسازی و معماری، به دنبال شناخت تأثیر جنبش ها، رویکردها و پارادایم های گوناگون در حوزههای مختلف در بازه زمانی 1960 تاکنون میباشد. روش پژوهش حاضر توصیفی بوده و با تشریح اندیشههای صاحبنظران زمینه گرایی در رشته معماری و شهرسازی و نیز رشتههای مرتبط و پیشرویی همچون فلسفه و زبانشناسی که آبشخور اندیشههای این دو رشته اند، سه گروه اصلی و متمایز را دسته بندی مینماید. از سه دسته شناسایی شده، دسته نخست که بیشتر تحت تأثیر فلسفه و زبانشناسی اندیشمندان فرانسوی هستند؛ دسته دوم که تمـرکز بیشتری بر روی تاریـخ، فرهنگ، سنت گرایی، بوم گرایی و توده گرایی دارد و دسته سوم که با توجه به تاریخ، سنت، فرهنگ بومی و بوم گرایی، تلاش در همزیستی با محیط زیست داشته و در راستای همگرایی با اصول توسعه پایدار تلاش کرده است.