مدیریت شهری
علی شفیعی دارافشانی؛ محدثه سادات امیری
چکیده
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌۀ ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﻣﻄﺮح ﺷﺪن اﺻﻞ ﺗﻮﺳﻌۀ پایدار، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﯾﺴﺖمحیطی و ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺳﺒﺰ مورد توجه برنامهریزان شهری قرار گرفته است. ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣشکلات ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻪوﯾژه در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻧشانگر ﻋﺪم ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎی پایداری در آنهاﺳﺖ، ﺿﻤﻦ اینکه ارزﯾﺎبی و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻓﻀﺎیی و اکولوژیکی زﯾﺴﺖﻣﺤﯿطی یکی ...
بیشتر
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌۀ ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﻣﻄﺮح ﺷﺪن اﺻﻞ ﺗﻮﺳﻌۀ پایدار، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﯾﺴﺖمحیطی و ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺳﺒﺰ مورد توجه برنامهریزان شهری قرار گرفته است. ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣشکلات ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻪوﯾژه در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻧشانگر ﻋﺪم ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎی پایداری در آنهاﺳﺖ، ﺿﻤﻦ اینکه ارزﯾﺎبی و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻓﻀﺎیی و اکولوژیکی زﯾﺴﺖﻣﺤﯿطی یکی از ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎی اصلی پایداری در ﻣﻨﺎﻃﻖ و ﺣﻮزهﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﻮده و سعی دارد ﺗﺎ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﻨﺎﺳبی را ﺑﺮای ﺳﺎکنان ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻓﺮاﻫﻢ کند. ﺷﻬﺮ ﺳﺒﺰ از روﻳﻜﺮدﻫﺎی ﻧﻮ و ﺑﺮﺧاﺳﺘﻪ از ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺗﻮﺳﻌۀ پایدار اﺳﺖ ﻛﻪ از آن ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ارﺗﻘﺎی ﻛﻴﻔﻴﺖ محیطزیست و ﺗﻮﺳﻌۀ پایدار ﺷﻬﺮی ﺑﻬﺮه ﺑﺮد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت شاخصهای شهر سبز در کلانشهر اصفهان است. به این منظور با استفاده از تطبیقها به ارائۀ راهبردها میپردازد. ازاینرو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانهای و میدانی و با کمک ابزار پرسشنامه ابتدا اطلاعات لازم را جمعآوری میکند و سپس با کمک نرمافزار SPSS به این نتیجه میرسد که ازنظر مردم «شاخص انرژی» مهمترین عامل برای رسیدن به شهر سبز در اصفهان است. این درحالی است که با کمک تکنیک SWOT حرفهمندان شهری مهمترین مؤلفه برای رسیدن به شهر سبز را حکمرانی زیستمحیطی میدانند. همچنین مروری بر معیارها و شاخصهای شهر سبز در دو شهر فرایبورگ و اصفهان نشان داد که تفاوت معنیداری بین این دو شهر بهلحاظ سیاستگذاری و اجرای سیاستهای توسعه مبتنی بر مسائل زیستمحیطی وجود دارد. بدیهی است که تفاوت در وضعیت جغرافیایی، اقتصادی، فنی، الگوی مدیریت و برنامهریزی شهری این دو کشور تأثیر قابل توجهی در دستیابی به اهداف شهر سبز دارد.
مهدی منتظرالحجه؛ نازنین صاحبی
چکیده
ایجاد شهرهای جدید به دلیل حجم عظیم فعالیتهای انجام یافته، منابع مصرف شده و گروه جمعیتی قابل توجهی را که به خود جذب می کند، اثرات عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی انسان و اکوسیستم برجای می گذارد؛ بنابراین ضروری است این طرح ها از جنبه اثراتشان بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان به ویژه سلامت ایشان مورد ارزیابی قرار گیرند. در طی سالهای اخیر ...
بیشتر
ایجاد شهرهای جدید به دلیل حجم عظیم فعالیتهای انجام یافته، منابع مصرف شده و گروه جمعیتی قابل توجهی را که به خود جذب می کند، اثرات عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی انسان و اکوسیستم برجای می گذارد؛ بنابراین ضروری است این طرح ها از جنبه اثراتشان بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان به ویژه سلامت ایشان مورد ارزیابی قرار گیرند. در طی سالهای اخیر روش مناسب برای انجام این امر «ارزیابی اثرات سلامت» هست. در ایران به استناد بند (ب) ماده (32) قانون برنامه پنجم توسعه، تهیه تنظیم پیوست ملی سلامت، برای طرح های بزرگ توسعهای که از جمله مصادیق آن طرح شهرهای جدید میباشد، لازمالاجرا است. بدین منظور در این پژوهش پروژه شهر جدید صدرا مورد ارزیابی اثرات سلامت قرار گرفته است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر سلامت ساکنین شهر صدرا و بررسی آثار احتمالی (مثبت و یا منفی) این عوامل بر سلامت و میزان شدت تأثیر هر یک از این عوامل است. بدین منظور با بررسی شاخصهای مستخرج شده از منابع و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل سلامت در شهر صدرا شناسایی شدند و پس از شناسایی این عوامل در قالب عوامل اولویتبندی شده، اثرات مثبت یا منفی هرکدام با استفاده از نظرات ساکنان شهر صدرا در قالب پرسشنامه و با کمک آزمون تی تست (T-test) تک متغیره مورد بررسی قرارگرفته شد. نتایج نشان دادند تمامی متغیرهای عوامل 12 گانه مستخرج شده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، به جز دو متغیر «کیفیت هوا » و «کیفیت آب » اثرات منفی بر سلامت دارند.
عباس زمانی
چکیده
یکی از مهمترین مباحث رشد، پیشرفت و توسعه جوامع در حدود 4 دهه گذشته، توجه به توسعه پایدار و ابعاد سهگانه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است. با مطالعه ادبیات این حوزه در مییابیم که در این نوع توسعه نقش عوامل اجتماعی، نیروی انسانی و فرهنگ جوامع چشمگیر و پر رنگ است. از طرفی طی چند سال گذشته ایده شهرهای خلاق، مبحثی جدید و مورد توجه مطالعات ...
بیشتر
یکی از مهمترین مباحث رشد، پیشرفت و توسعه جوامع در حدود 4 دهه گذشته، توجه به توسعه پایدار و ابعاد سهگانه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است. با مطالعه ادبیات این حوزه در مییابیم که در این نوع توسعه نقش عوامل اجتماعی، نیروی انسانی و فرهنگ جوامع چشمگیر و پر رنگ است. از طرفی طی چند سال گذشته ایده شهرهای خلاق، مبحثی جدید و مورد توجه مطالعات شهری بوده که بر بهتر شدن محیط و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان تأکید دارد. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش شهرهای خلاق در توسعه فرهنگی جوامع با روش مروری و مطالعه کتابخانهای منابع موجود انجام شد. بدین منظور با مطالعه اسنادی و فیش برداری از بیش از 20 منبع و مقاله علمی، مؤلفهها و شاخصهای توسعه فرهنگی و شهرهای خلاق شناسایی شد. نتایج نشان داد که مؤلفههای «تمرکز»، «تنوع» و «تحرک» در شهرهای خلاق باعث به وجود آمدن نیاز به ایجاد فضاهای فرهنگی، تربیت و آموزش نیروی انسانی، تقویت فرهنگها و افزایش مشارکت فرهنگی، تولید و افزایش کالاها و خدمات فرهنگی، تقویت عقل گرایی، رشد صنایع خلاق و... میشود. این در حالی است که به نظر میرسد بین توسعه فرهنگی و شکل گیری شهرهای خلاق رابطهای دیالکتیکی وجود داشته باشد بهگونهای که شهرهای خلاق، توسعه فرهنگی را تسهیل نموده و توسعه فرهنگی باعث ظهور و تقویت شهرهای خلاق بشوند.
حمید قدیری مدرس
چکیده
قرارگرفتن در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار محوریترین اصل جهت تحقق آینده مناسب و مطلوب شهرها و کلانشهرهای کشور است. ضوابط و مقررات شهرسازی مهمترین مؤلفه شکل دهنده سکونتگاه های شهری است. این امر بیانگر این مطلب است که هرچه اجرای این ضوابط در امر ساخت و ساز بیشتر رعایت گردد، بستر و کالبد سکونتگاه های شهری کیفیت بیشتری پیدا نموده ...
بیشتر
قرارگرفتن در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار محوریترین اصل جهت تحقق آینده مناسب و مطلوب شهرها و کلانشهرهای کشور است. ضوابط و مقررات شهرسازی مهمترین مؤلفه شکل دهنده سکونتگاه های شهری است. این امر بیانگر این مطلب است که هرچه اجرای این ضوابط در امر ساخت و ساز بیشتر رعایت گردد، بستر و کالبد سکونتگاه های شهری کیفیت بیشتری پیدا نموده و به تبع آن جلوگیری از موج مهاجرت شهروندان به واسطه عدم رضایت از کیفیت کالبدی محل سکونت انجام می گردد. جلوگیری از مهاجرت نامناسب شهروندان ارتباط مستقیم با حفظ منابع و حرکت به سمت توسعه پایدار دارد. در این پژوهش ضوابط و مقررات شهرسازی به ده مؤلفه ضوابط پیش زدگی و بالکن، ضوابط پارکینگ، ضوابط مسیرهای پیاده، ضوابط ارتفاعات، ضوابط دسترسی و گذربندی، ضوابط کاربری، ضوابط نما، سیما و منظر شهری، ضوابط مناسب سازی معلولین، ضوابط مساحت و سطح اشغال، ضوابط مشرفیت و فضاهای نورگیری تقسیم بندی و در پرسشنامه شهروندان منعکس گردید. میزان به وسیله پرسشنامه و با طیف لیکرت 5 گزینه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پرسشنامه با استفاده از آزمون تی تک نمونه نشان داد با توجه به حد متوسط پاسخ 3، سطح معناداری متغیرها کمتر از 05/0 بوده و میزان رضایت شهروندان از اجرای ضوابط شهرسازی در منطقه هدف پائینتر از سطح نرمال بوده و این امر باعث افزایش تمایل شهروندان به مهاجرت بیرویه و نهایتاً استفاده بدون برنامه از منابع و امکانات خدادی به خصوص در صنعت احداث ساختمان برخلاف اصول حرکت در جهت توسعه پایدار می گردد. بنابراین راهکارهای لازم به جهت اثربخشی مطلوب ضوابط و مقررات شهرسازی در منطقه 3 اصفهان و حرکت به سمت توسعه پایدار می بایست تبیین گردد.
آیدا الا الدین وندی
چکیده
مراتع با مساحتی حدود 25 درصد کل کره زمین و 55 درصد مساحت کل ایران، در تأمین تولیدات دامی، امنیت غذایی، حفاظت از اکوسیستمهای طبیعی، اشتغالزایی، افزایش درآمد روستاییان و عشایر، تقویت سفرههای آب زیرزمینی، جلوگیری از سیل و ... نقش بسزایی را ایفا می نمایند تا جایی که از آن بهعنوان عامل کلیدی توسعه پایدار کشورها یاد شود. با این وجود ...
بیشتر
مراتع با مساحتی حدود 25 درصد کل کره زمین و 55 درصد مساحت کل ایران، در تأمین تولیدات دامی، امنیت غذایی، حفاظت از اکوسیستمهای طبیعی، اشتغالزایی، افزایش درآمد روستاییان و عشایر، تقویت سفرههای آب زیرزمینی، جلوگیری از سیل و ... نقش بسزایی را ایفا می نمایند تا جایی که از آن بهعنوان عامل کلیدی توسعه پایدار کشورها یاد شود. با این وجود شواهد نشان می دهد مراتع طی سال های گذشته تاکنون با روند تخریبی فزایندهای مواجه شده اند و این مهم صدمات جبران ناپذیری را برای جوامع انسانی به همراه دارد. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تخریب مراتع و شناسایی راهکارهای حفاظت از مراتع انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز از مطالعه 60 مقاله داخلی و خارجی و همچنین سایتها و گزارش های مرتبط با موضوع مورد مطالعه جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تخریب مراتع یک چالش جهانی است که شدت آن در کشورهای درحال توسعه بیشتر است و عوامل متعددی در تخریب مراتع دخیلی هستند که متناسب با شرایط مکانی و زمانی حاکم بر کشورها و مناطق مختلف، این عوامل متفاوت هستند. از مهمترین عوامل تخریب مراتع می توان به افزایش تعداد دام و عدم رعایت تناسب بین دام و مرتع، چرای زودرس، تغییر کاربری مراتع به اراضی زراعی، چرای طولانی، آتش سوزی، بوته کنی، مانور نظامی، احداث جاده و عملیات عمرانی، ضعف عوامل مدیریتی و قوانین و مقررات حفاظت از مراتع، خشکسالی، کاهش توان اقتصادی و فقر جوامع محلی، بینظمی در بارش و کاهش نزولات جوی، عدم اجرای طرح های مرتع داری و توجه ضعیف به مشارکت مردم در تهیه و تدوین این طرح ها، عدم بهکارگیری دانش بومی در حفاظت از مراتع و تجزیه بافت و ساختار اجتماعی سنتی و بومی بهره برداران، اشاره کرد. در نهایت بر اساس یافته های حاصل شده راهکارهایی برای حفظت از مراتع ارائه شده است.
سولماز دری سده
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
توانمندسازی در مناطق روستایی میتواند تغییراتی را در دانستنیهای روستائیان، نگرش و عواطف و در نحوه انجام کار آنها ایجاد کند. توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار بهحساب میآید، بهگونهای که دستیابی به توسـعه پایـدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. معنای واقعی توانمندسازی ...
بیشتر
چکیده
توانمندسازی در مناطق روستایی میتواند تغییراتی را در دانستنیهای روستائیان، نگرش و عواطف و در نحوه انجام کار آنها ایجاد کند. توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار بهحساب میآید، بهگونهای که دستیابی به توسـعه پایـدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. معنای واقعی توانمندسازی جوامع روستایی را میتوان بهعنوان فرایند افزایش ظرفیت استفاده از استقلال هر فرد برای استفاده از منابع محلی به روشی مولد و خلاق در جامعه روستایی درک کرد. هر تلاش توسعهای جامعه، مبتنی بر منابع محلی باید جهت حمایت از منافع کاهش فقر در گونه-های مختلف مناطق روستایی باشد. لذا برای توسعه پایدار و پیشرفت مناطق محلی باید به توانمندیها، استعدادها و قابلیت-های این جوامع و بهرهگیری از منابع طبیعی، اجتماعی و تکنولوژی پیشرفته اهتمام ویژهای شود تا در جهت شکوفایی جامعه و در مسیر رسیدن به توسعه پایدار گام برداریم. در همین راستا این مطالعه با هدف تدوین استراتژیهای مدیریت توانمندسازی روستایی بر اساس توسعه پایدار انجامشده است. این مقاله با روش تحلیـل محتـوای کیفـی منابـع، دربـاره موضـوع انجامشده است. دادههـای مورد نیاز با روش اسـنادی جمعآوری شده است و از طریق تأمل مجدد در تحقیقات و نظریهپردازیهای انجـام گرفتـه پیشـین و فرا ترکیـب آن، به معرفی پیشینه توانمندسازی و دنبال کردن خط سیر تحقیقات پیرامون بهضرورت توانمندسازی با رویکرد به توسعه پایدار فضایی روستایی پرداخته است.
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، متأثر از سیاستها و برنامهریزیهاست، برنامهریزان را بر آن داشته است که تکنیکها و روشهایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبهبندی مناطق، بتوانند به شناخت و تحلیل یا عوامل نابرابریها و تفاوتهای منطقهای دست یابند. هدف مقاله حاضر تعیین جایگاه استانهای ایران ازنظر سطح توسعه با استفاده از مدل Vikor است. با توجه به اهمیت شاخصها و همچنین محدودیت دسترسی به آنها، 40 متغیر که شامل شاخصهای کشاورزی (6 مورد)، صنعتی (3 مورد)، آموزشی (9 مورد)، فرهنگی و اجتماعی (6 مورد)، بهداشتی و درمانی (8 مورد)، اقتصادی (1 مورد) و شاخصهای زیربنایی (7 مورد) را که از سالنامه آماری کشور گردآوری شده، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بر اساس محاسبات انجام شده، به ترتیب استانهای قم، چهارمحال و بختیاری و سمنان با ضریب Qi 088/0، 444/0 و 450/0 رتبههای اول تا سوم از نظر سطح توسعه یافتگی را دارا میباشند. همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی، 1 استان توسعه یافته، 19 استان درحالتوسعه و 10 استان نیز توسعه نیافته میباشند.
نشاط امیدوار؛ سولماز دری سده؛ محمدرضا رضوانی
دوره 1399، شماره 16 ، آذر 1399
چکیده
سکونتگاههای روستایی به مثابه واحدهای تماس و تبادل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک، مکانی هستند که تمدنها ریشه در آن داشته و سپس به سراسر سپهر زندگی انسانها گسترش یافته است. همچنین، به دلیل نقش روستاها در تامین امنیت غذایی پایدار و توسعه ملی کشورها، توجه به توسعه روستاها امری حائز اهمیت میباشد. از این رو، در دهههای ...
بیشتر
سکونتگاههای روستایی به مثابه واحدهای تماس و تبادل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک، مکانی هستند که تمدنها ریشه در آن داشته و سپس به سراسر سپهر زندگی انسانها گسترش یافته است. همچنین، به دلیل نقش روستاها در تامین امنیت غذایی پایدار و توسعه ملی کشورها، توجه به توسعه روستاها امری حائز اهمیت میباشد. از این رو، در دهههای اخیر، توسعه و رفاه انسانی، ارتقای شرایط زیستی، کیفیت زندگی و حل مسائل محیطی در مناطق روستایی به یکی از دغدغههای جهانی تبدیل شده و دولتهای گوناگون در سراسر جهان سعی نموده تا به منظور تحقق توسعه روستایی، سیاست و برنامههایی را در همین راستا، متناسب با وضعیت سکونتگاههای روستایی در کشور خود تهیه نمایند. در واقع، در زمینه توسعه روستایی، از دهه 1970 با توجه به ناکارآمدی رویکردهای کلاسیک در زمینه توسعه، رویکردهای نوین توسعه روستایی تحت عنوان"رویکردهای جایگزین" مطرح گردید که میبایست در روند سیاستگذاریها، از رویکردهای جدید و کارآمد توسعه روستایی از جمله توسعه پایدار و توسعه همهجانبه بهره گرفت تا زمینه ارتقاء کیفیت زندگی، افزایش عزت نفس روستائیان، بالندگی و توسعه یافتگی سکونتگاههای روستایی در ابعاد گوناگون فراهم گردد. در این راستا، ارزیابی و تحلیل نظام سیاست گذاری و برنامهریزی توسعه روستایی ایران و مقایسه تطبیقی آن با سیاست های توسعه روستایی سایر کشورها امری حائز اهمیت میباشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی رویکردهای جایگزین در نظام سیاستگذاری توسعه روستایی ایران و جهان انجام گردید. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از راهبرد توسعه یکپارچه و همه جانبه و پایدار از طریق تهیه و اجرای طـرحهـای مناسب در سطح محلی میتواند اقدامی مؤثر در فرآیند توسعهی روستایی در کشورها باشد. کشورهای موفق در برنامههای توسعه روستایی مانند هند و اتحادیه اروپا از راهبردهای مشخص (توسعه پایدار روستایی و توسعه یکپارچه) برای تدوین برنامه و سیاستهای توسعهای خود استفاده مینمایند و با در نظر گرفتن بودجه مشخص و سازمانهای متولی در این امر به دنبال تقویت زیرساختهای عمده اقتصادی ـ اجتماعی در نواحی روستایی و کاهش فقر و محرومیت میباشند. این در حالی است که کشور ما، فاقد راهبردی مشخص برای توسعه یکپارچه و پایدار روستایی است.
میترا خاطری فرامانی؛ مسرت آیت
دوره 1398، شماره 13 ، اسفند 1398
چکیده
چکیده
تاکنون دولتها با اعمال سیاستها و اقدامات مختلف اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و کالبدی تلاشهای زیادی را در راستای توسعه روستایی انجام دادهاند. با این حال، به نظر میرسد که این سیاستها و اقدامات نتوانسته است زمینهساز توسعه پایدار در سکونتگاههای روستایی شود. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر حمایتهای دولتی ...
بیشتر
چکیده
تاکنون دولتها با اعمال سیاستها و اقدامات مختلف اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و کالبدی تلاشهای زیادی را در راستای توسعه روستایی انجام دادهاند. با این حال، به نظر میرسد که این سیاستها و اقدامات نتوانسته است زمینهساز توسعه پایدار در سکونتگاههای روستایی شود. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر حمایتهای دولتی بر توسعه پایدار روستایی در روستاهای شهرستان شاهین شهر و میمه است. این پژوهش، از نظر روش توصیفی-پیمایشی (از نوع میدانی) و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل2834 سرپرست خانواده و نمونه آماری، بر مبنای فرمول کوکران، 338 نفر از این سرپرستان است. شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری در دسترس و ابزار گردآوری داده پرسشنامه است. این پرسشنامه در دو قسمت حمایتهای دولتی با 14 گویه و توسعه پایدار روستایی با 29 گویه طراحی شده است. دادههای گردآوری شده از طریق تحلیل مسیر معادلات ساختاری و آزمون فریدمن در نرمافزارهای AMOS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که حمایتهای دولتی شامل حمایتهای اجتماعی-فرهنگی، محیطی، و اقتصادی بر توسعه پایدار روستایی اثرگذار است. افزون بر این، حمایتهای دولتی بر شاخص محیطی بیشترین و بر شاخص اقتصادی کمترین میزان اثرگذاری را داشته است.